کتاب خاطرات مستند استاد خسروشاهی درباره: سید محمد علی جمالزاده
نوع کتاب : کتابهای عمومی
سال و نوبت چاپ : اول/۱۳۹۱
تعداد صفحات : ۱۲۴
جمال زاده نخستین داستان نویس ایرانی است که با کتاب «یکی بود، یکی نبود» به اوج شهرت رسید و با کتاب «خلقیات ما ایرانی ها» مورد غضب رژیم پهلوی قرار گرفت. آن چه که در این بخش از خاطرات مستند آمده است گوشه هایی از خاطرات مرحوم سیدمحمدعلی جمال زاده، نویسنده و داستان سرای مشهور ایرانی و مقیم سوئیس بود که استاد خسروشاهی خاطرات دو دیدار با وی در ژنو، در اوائل سال ۱۳۶۱ و۱۳۶۲ و نیز دو نامه جمال زاده به ایشان است که به تناسب موضوع جمال زاده و انقلاب اسلامی ایران به عنوان بخش اول و دوم نقل می شود.
فصل سوم این کتاب شامل بحث جالب و تاریخی استاد دکتر ابراهیم باستانی پاریزی، محقق و مورخ معاصر است که در رابطه با دیدار استاد خسروشاهی با جمال زاده آن را به رشته تحریر در آورده اند و قبلاً در روزنامه اطلاعات در سال ۱۳۶۵ درج و چاپ شده است.
فصل چهارم هم گوشه هایی از خاطرات مکتوب جمال زاده درباره پدر، مرحوم سید جمال الدین، واعظ معروف دوران مشروطیت است که به درخواست استاد خسروشاهی، نسخه ای از آن را به ایشان داده است.
این کتاب از بخش های زیر تشکیل شده است: دو نامه درباره انقلاب اسلامی، گفتگویی درباره انقلاب اسلامی، درباره گفتگو با جمال زاده، چند خاطره درباره سید جمال الدین واعظ، خاطره ای دیگر درباره سید جمالالدین واعظ، محمدعلی شاه قاجار و سید جمال الدین واعظ (اصفهانی). در بخش پایانی هم تصاویر و اسناد، فهارس، اعلام، اماکن و کتب ضمیمه شده است و بخش هایی از نامه های جمال زاده به استاد خسروشاهی و تصاویر دیدار آمده است.
این کتاب نیز مانند دیگر آثار استاد خسروشاهی حاوی مطالب بدیع و ناگفته است و وجه تازه ای از زندگی و اندیشه محمدعلی جمال زاده را به نمایش می گذارد که تاکنون کمتر بدان توجه شده است و روزنامه ها و گروه های مختلف کمتر به آن می پردازند و آن هم نگاه جمال زاده است به انقلاب اسلامی.
از جمله اینکه جمال زاده در بخش هایی از این کتاب نقل شده است: «بارها افراد از طرف سازمان های مختلف به سراغم آمدهاند، حرف ها زده اند، از نظام اسلامی بدگویی ها کرده اند، ولی من به آنها گفته ام: اگر این نظام هیچ خدمتی به مردم ایران جز تغییر رژیم پادشاهی ۲۵۰۰ ساله نکرده باشد، همین یک امر برای پشتیبانی از آن کفایت می کند و شما به جای قدردانی و کمک برای اصلاح امور به تخریب آن مشغولید و نمی دانید که این انقلاب چه نعمت بزرگی است برای ملت ایران و در هر صورت اگر نواقصی هم هست، اینها باعث تغییر عقیده نمی شود».(صص۱۵ـ۱۴)
یا در نامه تاریخ ۲۸ مهر ۱۳۶۲، به افشاگری ماهیت ضد فرهنگی نظام شاهنشاهی می پردازد و آشکار می سازد که متولیان آن رژیم، علی رغم همه ادعاهای فرهنگ دوستی، خود «دزدان رسمی فرهنگ اسلامی ـ ملی ایران زمین» بوده اند…(ص۱۹)