استاد احمد مبلغی تبیین کرد: آیتالله بروجردی در فقه اقوال و فقه نصوص تحول ایجاد کرد/ دیدگاه مرحوم امام در باب اجماع متاثر از مباحث آیتالله بروجردی است
استاد احمد مبلغی گفت: آیتالله بروجردی در دو بخش تحول ایجاد کرد یکی فقه الاقوال و دیگری فقه النصوص و همین تحول سبب شده تا ایشان مکتبی متمایز از دیگر فقها داشته باشد.
به گزارش شبکه اجتهاد، استاد احمد مبلغی، عضو مجلس خبرگان رهبری در نشست علمی «حوزه صد ساله» به بررسی مکتب آیتالله العظمی بروجردی پرداخت و گفت: مکتب آیتالله بروجردی عمدتا متاثر از تحصیلات و تدریس ایشان در حوزه علمیه اصفهان است تا نجف، گرچه زمانی که ایشان به نجف رفت مرحوم صاحب کفایه اصلیترین درس اصول را داشت و ایشان در درس مرحوم آخوند شرکت داشت.
استاد سطح خارج حوزه علمیه قم افزود: اصفهان در برههای پایگاه اصولیون بود و مدتی پایگاه اخباریون شد و کشاکش این دو طیف سبب شد تا خمیرمایههایی از تمرکز بر حدیث و دانش اصول در کنار هم شکل بگیرد و این بالید و پیش رفت و در اصفهان بعد از صفویه این مسئله کمابیش در بین استادان وجود داشت تا اینکه آیتالله بروجردی برای تحصیل به اصفهان رفت.
مبلغی بیان کرد: آیتالله بروجردی به دلیل توانایی ذهن و قابلیت و قدرت ابتکار، آنچه را به صورت غیر منضبط وجود داشته به انضباطهای روشی تبدیل کرده و مکتب فقهی بیسابقه را بنیان گذاشت و به راه اعلام شده و دارای ادبیات تبدیل شد و جا داشت که شاگردان ایشان مکتب وی را با شتاب بیشتری پی میگرفتند تا بتواند راه خود را با سرعت ادامه دهد، البته چون حوزه قم جدیدالعهد بود، این کار انجام نشد و اگر وی در نجف بود مکتب وی شانس بیشتری برای تبلور و ظهور مییافت.
استاد سطح خارج حوزه علمیه با تاکید بر اینکه شناخت مکتب فقهی اصولی آیتالله بروجردی از نیازهای مهم حوزه است، بیان کرد: حقیقتا ایشان روش متمایزی ارائه کرد و این روش در سطحی از قدرت و قوت و عمق بود که خروجیهای متمایزی به بار نشاند و کسانی ذهن و نگاهشان به روش وی متمایل شد مثلا دیدگاه مرحوم امام خمینی(ره) در باب اجماع متاثر از مباحث آیتالله بروجردی بوده است. بنابراین اتباع مهم و بزرگی هم داشتند و سبب شد تا آوازه قم خیلی زود بپیچد و بزرگانی مانند شهید صدر آراء اصولی و فقهی قم را پیگیری میکردند.
ضعف مکتبشناسی در حوزه قم
وی با بیان اینکه مکتبشناسی به صورت کلی در حوزه قم و نجف کمرنگ بوده ولی برای ارائه یک روش قدر متیقن به روش آیتالله بروجردی ارجاع داده میشد، اضافه کرد: از جمله ویژگیهای آیتالله بروجردی این بود که در همه علوم وابسته به فقه دخالت کردند و دست ابداع در فقه و حدیث و تا حدودی در رجال و اصول بردند و باید نگاه همه جانبه داشته باشیم تا مکتب ایشان را بهتر بشناسیم.
استاد سطح خارج حوزه علمیه با بیان اینکه نقد مبنایی از کارهای رایج در حوزه است، اضافه کرد: برای نقد آرای یک فرد باید دیدگاه مبنایی او را بپذیریم ولی گاهی میبینیم که کسی مبانی فرد مقابل را نپذیرفته است و قصد نقد او را دارد و این درست نیست و نقد آراء هر فرد باید بر اساس مبانی او انجام شود لذا آیتالله العظمی بروجردی، یک مبنااندیش بود.
تاریخیاندیشی آیتالله بروجردی
عضو مجلس خبرگان رهبری با اشاره به ویژگی تاریخی اندیشی آیتالله بروجردی، افزود: ما باید با تاریخ هم به صورت علمی و دقیق برخورد کرده و تحلیل تاریخی داشته باشیم که کار آسانی هم نیست البته به رغم سختی، شیرین هم هست. آیتالله بروجردی شاید قویترین فقیه تاریخاندیش است، ممکن است مقدمهچینی تاریخی نداشته یا صرفا از این واژه استفاده نکرده است ولی در همه ابداعات، نگاه وی مبتنی بر تحلیل تاریخی است. شهید صدر هم از فقهای تاریخاندیش معاصر است و ید طولایی در تحلیل تاریخ دارد، چیزی که ما در امام خمینی(ره) هم میبینیم.
مبلغی گفت: اخباریون هم در زمره افرادی بودند که تاریخیاندیشی داشتند ولی چون روش آنها غلط بود نتایج بدی هم گرفتند. سطح بالایی از مراجعه به تاریخ داشتند ولی چون دقیق نبود در موارد زیادی دچار نتایج نامناسبی شدند. آیتالله بروجردی هم چون در اصفهان زیسته بود و در آنجا مطالعات، جدا از تاریخیاندیشی نبود ایشان هم تاثیر زیادی گرفته است.
وی با بیان اینکه آیتالله بروجردی در تاریخاندیشی، برشهای مختلفی متناسب با استنباطی که داشت به تاریخ میزد، افزود: ایشان رجوع به اقوال اهل سنت را لازم میداند و فهم روایات بدون آن را ناقص میداند یا مقاطعی را در تاریخ از جمله عهد غیبت کبری تعریف و خصوصیات آن را ذکر کرده است. همچنین عهد علامه حلیین را در جهت استنباط برش میدهد. یا علم الطبقات را که تالیف کرده برشهای زمانی و تاریخی است و قدرت برشدهی به تاریخ از جمله ویژگیهای برجسته ایشان است.
کاربردیاندیشی آیتالله بروجردی
مبلغی با بیان اینکه کاربردیاندیشی از خصوصیات مهم آیتالله بروجردی است، تصریح کرد: ایشان کاملا استنباطمحور بوده و بر پایه نیازها حرکت کرده و عناصر روشی را در مکتب خود بنیان میگذاشتند. بعدا آیتالله خویی هم در رجال و اصول حرفهای مهمی داشتند ولی مبناییاندیشی و چندعلمی اندیشی به صورت وفور از خصلتهای این مرجع تقلید بوده است.
استاد سطح خارج حوزه علمیه با بیان اینکه فقهالتطبیق ایشان به صورت برجسته حاوی یکسری نکات جدید نیست که دیگران نداشته باشند، گفت: فقه ایشان خیلی چراگاه قواعد اصولی نیست ولی در فقهالاقوال کولاک کرده و نظریهپرداز فقهالاقوال است؛ ایشان معتقد است که امامان یکسری اصول یعنی احکام و قواعد پایه، نه علم اصول را القاء کرده و شاگردان ایشان با حرص و ولع به حفظ فرمایشات و اصول ائمه(ع) میپرداختند و به تعبیر ایشان، القای اصول ائمه(ع)، قدرتمند، متراکم و مکرر بوده و شاگردان هم با دقت و حرص اجازه نمیدانند چیزی فوت شود لذا پدیده انتقال اصول الی الصدور و الی الکتب رخ داده است.
دیدگاه آیتالله بروجردی درباره شهرت و اجماع
مبلغی بیان کرد: این انتقال وقتی به دوره غیبت به خصوص غیبت کبری رسید تبدیل به فقه شد اما با رنگ و بوی ویژه نه این فقهی که ما امروزه در دست داریم؛ فقهی که هم موضوعی و محتوایی و هم به جهت ادبیاتی پایبند و وفادار به روایات بود. ایشان میفرماید اگر اجماع و شهرتی رخ داد ساختگی و تاسیسی و ایجادی نیست بلکه انعکاسی از وضعیت مستقر یک موضوع است یعنی وقتی بسیاری از علما یک حرف را میزنند، نشانه اهمیت و اعتبار آن است.
وی با بیان اینکه از دید ایشان وجود مدرک در کنار اجماع مهم نیست، اضافه کرد: آیتالله بروجردی صریحا در فقه الاقوال نظریه دارد و از متاخرین برای فهم اقوال اقدمین استفاده میکند. تعبیری معروف وجود دارد که حلیین لسان الاقدمین، یعنی علامه حلیها زبان اقدمین هستند و اگر میخواهیم ادبیات آنها را بفهمیم باید سراغ لسان علامه حلیین برویم.
استاد سطح خارج حوزه علمیه تصریح کرد: ایشان در فقه الاقوال سخنان مهم و متمایز و اثرگذار بیان کرده ولی هیچکدام در حوزه رایج نیست بهخصوص نظر ایشان در این باره که فهم روایات را بدون مراجعه به فقه اهل سنت به فرجام نبرید، همچنین بحث اجماع و شهرت ایشان هم در حوزه به صورت قوی دنبال نمیشود و علتش هم این است که در حوزه مکتبشناسی جایگاه چندانی ندارد.
تحول آیتالله بروجردی در فقه اقوال فقه نصوص
مبلغی بیان کرد: در مورد فقه النصوص هم ایشان حرف جدیدی دارد؛ البته فقه نصوص، شئون مختلفی دارد و یکی از آنها فهم نصوص است؛ مکتب ایشان از اساس قرائنی بوده و محال است مکتب یکنفر قرائنی نباشد و به تاریخ مراجعه کند؛ قرائنی مکتب بزرگی است که صاحب جواهر و شیخ انصاری و … در آن قرار دارند ولی کسانی چون آیتالله خویی در این مکتب قرار ندارند همچنین شیخ طوسی جزء بنیانگذاران این مکتب است.
وی افزود: امام خمینی(ره) هم ید طولایی در تحلیل تاریخ دارند و قرائنی هستند، ایشان براساس قرائن نتیجهای میگرفتند و دوباره برمیگشتند و آنقدر رفت و برگشت در تاریخ دارند که نشانه دقت بالای ایشان است.
مبلغی بیان کرد: آیتالله بروجردی علاوه بر فقه در حدیث هم قرائنی میاندیشید و سخنش این بود که احادیث وسائل الشیعه در خیلی از موارد تقطیع شده و این آسیبهایی هم داشته از جمله اینکه سیاق از حدیث گرفته شده است و وقتی سیاق از حدیث گرفته شود فرصت فهم حدیث هم از مخاطب گرفته خواهد شد زیرا صدر و ذیل و فضای کلی حدیث سبب میشود تا آن را بفهمیم.
بنابر گزارش ایکنا، استاد حوزه علمیه گفت: در مورد فقه الموضوع هم مباحثی داشتهاند ولی تتبعات کاملی از ایشان وجود ندارد شبیه چیزی که امام خمینی(ره) و برخی شخصیتهای دیگر دارند و البته نیاز هم نیست که صاحب هر مکتبی در همه بخشها تحول ایجاد کند تا مکتب متمایز داشته باشد. ایشان در دو بخش تحول ایجاد کرد یکی فقه الاقوال و دیگری فقه النصوص و مرحوم شهید صدر هم در فقه النصوص سخنان بسیار خوبی دارد که شایسته مراجعه است.