کتاب خاطرات مستند استاد خسروشاهی درباره: تاریخ نگاری معاصر و کودتای ۲۸ مرداد

موضوع کتاب : کتب فارسی

نوع کتاب : کتابهای عمومی

سال و نوبت چاپ: اول / بهار ۱۳۹۶
تعداد صفحات: ۱۶۰

کتاب حاضر شامل دو گفتگوی تاریخی مشروح با حجت ­الاسلام والمسلمین استاد سیدهادی خسروشاهی درباره مسائل تاریخ معاصر و نیز کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ است که اطلاعات وسیع و مستندی را در این رابطه ارائه می ­کند و یک پیوست هم در پایان کتاب، موضوع کودتای ۲۸ مرداد و نقش دیگران را در آن روشن ­تر می­ سازد.

گفتگوی اول در سال ۱۳۶۸توسط فضلای حوزه علمیه قم و تحریریه فصل­نامه «حوزه» انجام شده است که در شماره های ۴۲ تا ۴۷ در همان سال منتشر شده است. در این گفتگو با عنوان «چگونه تاریخ انقلاب را بنویسیم؟» نکات مهم و ارزشمندی درباره تاریخ ­نگاری بیان شده است. گفتگوی دوم در مرداد ۱۳۹۴ درباره کودتای ۲۸ مدراد و مواضع آیت ­الله کاشانی و عملکرد و نقش دکتر مصدق در آن، انجام یافت که در دو شماره از روزنامه «جوان»، در شهریورماه منتشر شد و اکنون تکمیل شده این بحث، به اضافه متن کامل و ویرایش شده گفتگو به همراه اسناد و عکس ­هایی جالب در اختیار مخاطبان قرار می­ گیرد. بعضی از این اسناد و تصاویر برای نخستین بار منتشر می ­شود. بخش آخر کتاب یعنی پیوست هم اشاره کوتاهی به حوادث ۲۸ مرداد دارد و پرسش­ های دکتر صادق زیباکلام را در این خصوص به نقد می­ کشد.

در مقدمه مرکز بررسی ­های اسلامی قم درباره این کتاب آمده است: «دلیل اصلی چاپ و نشر این رساله که پس از اشاره اجمالی به مسأله تاریخ ­نگاری معاصر، عمدتاً مسأله نهضت ملی ایران و حوادث ۲۸ مرداد را بررسی می­ کند، آن است که امسال (۱۳۹۵) با نزدیک شدن روز ۲۸ مرداد، دوستان ملی ­گرا یک­بار دیگر و طبق عادت دیرینه در شماره ­های ویژه جراید و مجلات، که در واقع آن­ها را باید «مصدقی ­نامه» نامید، اغلب به طور یک­ جانبه به داوری نشسته و مدعی شده ­اند که گویا پایه­ گذار و همه­ کاره نهضت ملی ایران، ملی ­گرایان و شخص آقای دکتر مصدق بوده است و هیچ نقش سازنده و یا تأثیرگذاری برای دیگران، به ویژه آیت­ الله کاشانی و فدائیان اسلام قائل نشده­ اند که درواقع تحریف علنی و عملی مسائل تاریخ معاصر است.» (ص ۸)

استاد خسروشاهی در بخش اول کتاب گریزهایی به تاریخ ­نگاری کودتای ۲۸ مرداد می ­زند و می ­نویسد: «وقتی انسان می­ بیند که در یک کتاب چندصد صفحه­ ای، که گویا درباره «ملی­ شدن صنعت نفت» است، حتی در مراحل مقدماتی آن، هیچ نامی از نقش «فدائیان اسلام» نیست و یا بعد، در حوادث سی تیر و اسقاط دولت قوام ­السلطنه، حتی نامی از آیت ­الله کاشانی به میان نمی­ آید، به خوبی درمی ­یابد که نویسنده کتاب، دچار کج ­اندیشی و دارای عُقده روانی است وگرنه چگونه می­ توان نقش مثبت افراد و سازمان­ ها را نادیده گرفت؟ (صص ۲۱ و ۲۲)

در بخش دیگری از این گفتگو، استاد خسروشاهی به انکار برخی مورخان معاصر و ملی­ گرا و توده­ ای در نقش مثبت و سازنده آیت­ الله کاشانی و فدائیان اسلام در ملی شدن صنعت نفت می ­پردازد و ضمن انتقاد از برخی کتاب ­های تاریخی در این زمینه ـ مانند «جنبش ملی شدن صنعت نفت» سرهنگ غلامرضا نجاتی و کتاب «گذشته، چراغ راه آینده» تألیف گروه جامی (با گرایشات چپ­ گرایانه) ـ می ­نویسد: «طبق اسناد سرّی وزارت خارج انگلیس، ایشان (آیت ­الله کاشانی) به دستور امپریالیسم، توسط ملی­ گراها و در روزنامه های وابسته به آنان، به شدیدترین و ناجوانمردانه ترین وجهی، مورد حمله و هجوم و اتهام قرار گرفت و از صحنه سیاسی ایران خارج شد. علاوه بر روزنامه ­های آن زمان و کتاب ­هایی که جبهه­ ملی و حزب توده، علیه آیت ­الله کاشانی منتشر ساختند، هم اکنون هم، نویسندگان چپ و راست، ایشان را با نشر دروغ ­های گوناگون، از جمله شرکت در توطئه موهوم قتل! دکتر مصدق، همراهی با دربار و غیره، متهم می­ کنند. (ص ۲۳)

از سویی دیگر استاد خسروشاهی به ارزش دادن گزارش ­های دشمنان و نشر آن­ها در میان نسل جوان بدون هیچ توضیح یا حاشیه یا انتقادی بر آن­ها، که شاهد آن حوادث تاریخی نبوده­ اند را خیانتی به تاریخ می ­داند؛ چرا که معتقد است برخی از آن اسناد و گزارش­ های دشمنان، از اساس جعلی و ساختگی است و برای اهداف و مقاصد خاص آن­ها تنظیم و منتشر شده است.

استاد خسروشاهی درباره مسأله «موضع­ گیری یا بی­ طرفی مورخان» می­ نویسد: «تاریخ ­نگاری هیچ­گاه بی طرف نمی ­تواند باشد و هر مورخی، بنا به ساخت و بافت وجودی خود، دارای موضعی درباره حوادث گوناگون است و این امر، حتی علی­رغم ادعاهای بی­ طرفانه بودن مؤلف، در لا به ­لای سطور همه کتاب های تاریخ دیده می ­شود و مورخان با به ­کارگیری ذهنیت ­ها و یا برداشت ­های خود در عمل نشان می­ دهند که بی­ طرف نبوده­ اند.» (ص ۳۲)

استاد خسروشاهی در پاسخ به سئوالی درباره تاریخ ­نویسی غربی ­ها یا شرقی ­ها درباره مسائل جامعه ما می­ گوید: «از این نوع تاریخ ­نگاری، سابقه خوبی سراغ نداریم و اگر نام آن را «تاریخ­ نگاری استعماری» بگذاریم، زیاد از حقیقت دور نرفته ­ایم. داوری یک خارجی درباره تاریخ معاصر ما، به دلایل زیادی مشکوک و غیرقابل قبول و حتی فاقد ارزش تاریخی خواهد بود و نمونه ­های فراوان آن در رابطه با تاریخ و حوادث انقلاب اسلامی ایران، این ادعاها را کاملاً ثابت می ­کند. (ص ۳۵)

استاد خسروشاهی در تحلیل علت موفقیت کودتای ۲۸ مرداد می ­نویسد: «از نظر من، به عنوان یک کارشناس و محقق تاریخ معاصر، خود آقای مصدق السلطنه، پیشاپیش با عملکردهای انحصارطلبانه خود، زمینه پیروزی کودتا را فراهم کرده بود. در دوران حکومت این آقایان، در آن زمان شخصیت­ ها، گروه ­ها، حرکت ­ها و سازمان های اسلامی به وجود آورنده­ نهضت، یکی پس از دیگری زندانی، متهم، سرکوب و منزوی شده بودند. به طور طبیعی هر نهضتی که پایگاه توده ­ای خود را از دست بدهد، دیگر “استحضار به پشتیبانی مردم!” سودی نمی تواند داشته باشد.» (ص ۴۴)

استاد خسروشاهی در این کتاب به علل و عوامل موفقیت کودتای ننگین ۲۸ مرداد، نقش آمریکا و انگلیس در آن، عملکرد ضعیف دولت مصدق و آماده بودن بستر کودتا، نقش زاهدی و علی امینی و… در این خصوص می ­پردازد و مواضع آیت ­الله کاشانی و شهید نواب صفوی را در خصوص کودتا تبیین می­ کند.

Leave A Reply

Your email address will not be published.