• خانه
  • مقالات
  • گفتگو
  • دیدگاه
  • بازتاب
  • اخبار
    • اخبار ادیان و مذاهب
    • اخبار دین پژوهی
    • اخبار علمی فرهنگی
    • اخبار موسسه
  • تماس باما
  • درباره ما
  • خانه
  • مقالات
  • گفتگو
  • دیدگاه
  • بازتاب
  • اخبار
    • اخبار ادیان و مذاهب
    • اخبار دین پژوهی
    • اخبار علمی فرهنگی
    • اخبار موسسه
  • تماس باما
  • درباره ما
Home مقالات

حكومت جهانى اسلام

6 مهر, 1404
در مقالات
0
حكومت جهانى اسلام

*نویسنده: سيد عبدالقيوم سجادى   

اين نوشتار، فقط بسترسازى براى طرح عالمانه يك مسئله است و اين كه رابطه جهانى شدن و اسلام يا حكومت جهانىِ اسلام را چگونه مى‏بينيم؟ در اين جا با يك مقدمه كوتاه، گزارش اجمالى از ايده خودم را به اطلاع مى‏رسانم:

اساسا بحث جهانى شدن مقوله جديدى نيست بلكه ريشه در تاريخ بشر دارد، اما در دنياى غرب بعد از دهه 70 ميلادى به گفتمان مسلط در محافل علمى و آكادميك تبديل شده است. اين مقوله در كشورهاى جهان سوم ـ از جمله ايران ـ تشكيل داد. من جهانى شدن را از منظر تلاش بشر يا مكاتب بشرى براى ارائه  الگوى ايده آل حكومتى براى جوامع بشرى تحليل مى‏كنم. ايدئولوژى‏ها اعم از بشرى و الهى به نوعى انديشه جهانى شدن را در درون خود دارند؛ مثلاً كمونيسم داعيه جهانى شدن حكومت مطلوب پرولتاليا را مطرح مى‏كند، يا ليبراليسم پس از فروپاشى بلوك شرق به عنوان الگوى مسلط، سوداىِ جهانگير شدن خود را در سر مى‏پروراند.

اما در اين ميان، يك تفاوت اساسى بين ايده جهانى شدن در ميان مكاتب بشرى و اديان الهى وجود دارد و آن اين كه: مكاتب بشرى داعيه عالم‏گير شدن خود را از طريق فرآيندِ آزمون و خطا به اثبات مى‏رسانند و الگوهايى را هم در اين باره ارائه مى‏كند.

در ديدگاه رئاليستى اساسا پديده جهانى شدن چيز جديدى نيست، بلكه ادامه وضعيت دو جنگ سرد و قبل از آن است آقاى تامپسون (Thompson)از جمله كسانى است كه جهانى شدن را در اين چهارچوب تحليل مى‏كند. ديدگاه راديكاليسم عمدتا نگرش انتقادى به پديده جهانى شدن دارد، جهانى شدن از منظر راديكال ادامه چهره جديدِ امپرياليسمِ سرمايه دارى است و به تعبير يكى از صاحب نظرانِ اين نحله فكرى مى‏گويد: اگر تامپسون مى‏گويد امپرياليسم آخرين مرحله سرمايه دارى است، من مى‏گويم جهانى شدن آخرين مرحله امپرياليسم است. بنابراين در ديدگاه چپ و نگرش راديكال، جهانى شدن پديده‏اى است كه در استمرار استعمار جديدِ سرمايه دارى شكل مى‏گيرد.

پرسش ما در ميان اين دو نگرش تا اندازه‏اى روشن است، اگر سؤال شود نسبت دين و جهانى شدن چگونه است، مى‏گوييم: جهانى شدن اگر از ديدگاه رئاليستى مورد توجه قرار گيرد پديده‏اى كاملاً متناقض و متعارض با دين و ايده حكومت دينى است، اما نگرش سومى هم وجود دارد كه ليبراليستى است و مى‏گويد: جهانى شدن پديده كاملاً جديدى است كه بعد از دهه 70 به وجود آمد هر چند كه زمينه‏هاى تاريخى دارد. اما جهانى شدن عمدتا در واقع عبارت است از فشرده شدن فضا و زمان. پس از فروپاشى نظام دو قطبى مى‏بينيم كه همه ملل جهان در يك فضاى واحد و فشرده تحت الگوى ليبرال ـ دموكراسىِ غرب قرار گرفته‏اند. البته در درون اين وضعيت، مقاومت‏ها و چالش هايى هم بوده و هست. از اين منظر پاسخ ما به اين سئوال كه نسبت دين و جهانى شدن چيست؟ دو وضعيت پيدا مى‏كند: ديدگاهى كه جهانى شدن را يك پروژه غربى و هدايت شده از سوى غرب مى‏داند مى‏گويد: جهانى‏شدن ظرفى است كه مظروف آن، آموزه‏هاى ليبرالى است و اين آموزه‏ها باورهاى دينى و اسلامى را به چالش مى‏گيرد و در نهايت فرهنگ ليبراليسم را بر دنيا مسلط مى‏سازد. در اين جا جهانى شدن در تعارض با ايده حكومت جهانى اسلام قرار مى‏گيرد و اساسا جهانى شدن يعنى عالم‏گير شدنِ آموزه‏هاى ليبرال دموكراسىِ غرب و اصول اقتصاد ليبرال.

اما يك ديدگاه ديگرى هم در اين جا وجود دارد و آن اين كه مى‏گويد: ما نبايد جهانى شدن را تا اين حد بدبينانه تحليل كنيم. بلكه جهانى شدن عبارت است از:  وضعيتى كه يك ايده يا يك آموزه فكرى به سادگى و سهولت در آن واحد در دورترين نقاط دنيا امكان انتقال پيدا می ‏كند، جهانى شدن يعنى اين كه ايده وقتى در يك مكان يا منطقه‏اى مطرح می شود حالت بومى و محلى ندارد بلكه تمام دنيا به عنوان مخاطبان اين ايده شناخته می ‏شوند. در اين حالت اين جهانى شدن زاده و مولود تكنولوژى جديد ارتباطات و تكنولوژى جديد عصر حاضر است. بنابراين هر كشورى يا فرهنگى كه بتواند آموزه‏ هاى خود را به صورت منطقى و رسا ارائه دهد می تواند شأنى براى مسلط شدن و برنده بودن داشته باشد. در اين نگاه عمدتا اين چنين گفته می شود. درست است كه جهانى شدن امروزه براى ما چالش و تهديد ايجاد مى‏كند اما تهديدآميز بودن و يا چالش آفرين بودنِ آن به دليل اين است كه تكنولوژى جديدِ اطلاعاتى و ارتباطى در اختيار سردمداران ليبرال قرار دارد، اما از طرف ديگر ما هم می توانيم پيام و صداى خود را در دنيا طنين انداز كنيم.

بنابراين در اين دو نوع نگاه، باز تا اندازه ‏اى وضعيت مشخص است اما به نظر مى‏رسد كه هر يك از اين دو ديدگاه بخشى از واقعيت را مطرح مى‏كند، زيرا حتى در حالتى كه ما جهانى شدن را يك ابزار و يك ظرف بدانيم، مظروفِ آن، آموزه‏ هاى ليبرال در عصر حاضر است كه آموزه‏ ها و باورهاى دينى و فرهنگ‏هاى ملى و منطقه ‏اى ساير جوامع را به چالش مى‏ طلبد.

بحث را با مقايسه ‏اى گذرا به ويژگى‏ هاى حكومت جهانى اسلام و خصوصيات  جهانى شدن ادامه مى ‏دهم. جهانى شدن را از ابعاد مختلف مى‏توان مطالعه كرد، برخى از صاحب‏نظران به بعد اقتصادى جهانى شدن بيشتر توجه مى‏كنند، در حالى كه عده ‏اى بر بعد فرهنگى و سياسى آن تأكيد دارند، بنابراين از هر منظرى كه بخواهيم جهانى شدن را تعريف كنيم يك سرى ويژگى‏ هاى خاصى برجسته‏ تر به نظر مى ‏آيد. با توجه به اين كه بحث سياسى است من جهانى شدن را با تأكيد بر ويژگى ‏هاى سياسى آن مطرح مى‏كنم. قطع نظر از اختلاف مفهومى در تعريف جهانى شدن، آنچه مشخص است اين است كه جهانى شدن عبارت است از: وضعيتى كه زمان و مكان و به عبارت ديگر فضا و زمان در يك فشردگى بسيار جدى قرار مى‏ گيرد و اين مرزهاى ملى و جغرافيايى كه ملت‏ها را از هم تفكيك كرده به سوى كم رنگ‏ شدن حركت مى‏كند. بنابراين مهم‏ترين ويژگى‏هاى جهانى شدن عبارت است از: 1ـ تسرّى فعاليت‏هاى برون مرزى سياسى؛ به اين معنا كه هر فعاليتى كه در يك كشور صورت مى‏گيرد يا هر ايده‏اى كه در يك منطقه توليد مى‏شود تأثيرات مستقيم و فورى در ساير كشورها و مناطق خواهد داشت. افزايش كنش متقابل كه در واقع ناشى از توسعه ارتباطات و تكنولوژى اطلاعات، توسعه مسائل عام بشرى يك سرى مقوله هايى مانند ايدز و آلودگى محيط زيست، تروريسم و امثال اين‏ها كه به ملت و جامعه خاصى اختصاص ندارد در حال افزايش است. ما در گذشته مى‏بينيم تنها دولت ـ ملت‏ها هستند كه در سياست جهانى تأثير مى‏گذاشتند، اما امروزه برخى از شبكه‏هاى غيردولتى و غير رسمى،به  سادگى تأثيرات بسيار جدى بر سياست جهانى و بين‏المللى از خود به جاى مى‏گذارند. همين مسئله باعث مى‏شود كه حاكميت ملت‏ها محدود و كوچك شود، يعنى اعمال حاكميت وسيعى كه قبل از اين دولت ـ ملت‏ها مى‏توانند انجام دهند عملاً در آن حد وسيع امكان‏پذير نيست.

با توجه به اين ويژگى‏ ها حكومت جهانى يا حكومت عصر ظهور را چگونه مى‏بينيم؟ به نظر بنده ايده جهانى‏ شدن، در حالتى كه ما از آن تفسير ايدئولوژيك به عمل مى‏ آوريم روشن است، زيرا جهانى شدن يعنى جهان گير نمودن آموزه‏هاى ليبرال، فرهنگ‏هاى ملى و از جمله فرهنگ اسلامى.

در آن حالتى كه ما حتى جهانى‏ شدن را به عنوان ظرف خالى از محتوا و يك ابزار در نظر بگيريم كه از طريق آن مى‏توان پيام و صداى خود را به مردم دنيا رساند باز هم با توجه به ماهيت كنونىِ جهانى شدن، آموزه‏هاى ليبرالى غرب، امكان عالم‏گير شدن و از بين بردن مقاومت‏ها و چالش‏هاى منطقه‏اى را ندارد و در نهايت منجر به شكست خواهد شد. اين جهانى شدن در واقع انتظارات جوامع بشرى را تأمين نخواهد كرد بلكه شكاف فقير و غنى را تشديد خواهد نمود. يكى از انديشوران اين نكته را خيلى جالب توضيح مى‏دهد و مى ‏گويد: اين كه جهانى شدن بحران معنا را به وجود مى‏آورد به آن دليل است كه انسان معمولاً از طريق انتساب به دو عنصر زمان و مكان خود را هويت مى‏ دهد. انتساب به زمان يعنى ما در تاريخ فرزندان چه فرهنگى هستيم، جهانى‏ شدن در صدد است اين عنصر زمانى را از بين  ببرد. انتساب به مكان هم اين است كه جوامع بشرى از طريق انتساب به مرزهاى ملى، خود را هويت مى‏ بخشيد و جهانى شدن با از بين بردن هر دو عنصر موجب بحران معنا در جهان مى‏ شود و آن بحث تشديد نابرابرى و در واقع شكاف شمال و جنوب و شكاف فقير و غنى است. امروزه در اقتصاد ليبرال 80% از بهره ورى و امتيازهاى اقتصاد آزاد تنها در اختيار 20% از ساكنان كره زمين است و 80 % ديگر در اختيار 20% از مردم برخوردار است. و اين بيانگر حداكثر شكافى است كه در نهايت ممكن است به حد انفجار برسد.

اما ويژگى‏هاى حكومت جهانى اسلام با استناد به رواياتى كه در اين زمينه وجود دارد اين هاست:

1ـ پيشرفت برق آساى علم و صنعت

ما عقلانيت را در جهانى شدن داريم اما عقلانيت جهانى شدن عقلانيت ابزارى است؛ عقلانيتى كه جايى براى اخلاق باز نمى‏كند، در حالى كه روايات عصر ظهور مى ‏گويد در هنگام ظهور، هم عقول بشرى تكميل مى شود و هم اخلاق بشرى. اين در واقع امتيازى است كه ما در شيعه مى‏بينيم.

2ـ توسعه اقتصادِ عدالت محور

امروزه توسعه اقتصادى يكى از دغدغه‏ هاى جدى جوامع است و الگوى اقتصادِ ليبرال هم جهانى شدن را مطرح مى‏كند. امروزه پيوستن دولت‏ها به سازمان  تجارت جهانى و رفتن به سمت خصوصى‏سازى و آزادسازى اقتصادى را شاهديم در حالى كه اين اقتصاد نگاهى به عدالت ندارد و رفاه منهاى عدالت اجتماعى را مطرح مى‏كند. اما يكى از ويژگى‏هاى حكومت جهانىِ عصر ظهور، توسعه اقتصادى عدالت محور است. رواياتى كه در اين زمينه وجود دارد مى‏گويند: در آن عصر تمام زمين گياهانى را كه مى‏بايد بيرون مى‏داد خارج مى‏كند و در اختيار بشر قرار مى‏دهد. تمام معادن براى انسان كشف مى‏شود و اين يك نوع توسعه است، اما اين توسعه همراه با عدالت است.

 

3ـ حاكميت جهانى ارزش‏هاى اسلامى

يعنى ارزش‏هاى اسلامى نه از طريق تحميل استراتژى كه امروزه در جهانى شدن غرب شاهد آن هستيم، بلكه ظهور و بحث حكومت جهانىِ حضرت، زمانى مطرح مى‏شود كه بشر آمادگى پذيرش اين مسئله را داشته باشد؛ يعنى بشر تجربه كرده باشد كه حكومت‏هاى ملى و محلى برايشان چقدر زيان بار بوده و الگوى جهان شمولِ بشرى كه امروزه هم ما تحت عنوان جهانى شدن ليبرال آن را مى‏بينيم چه اندازه براى بشر مشكل زا بوده و نمى‏تواند آمال و آررزوهاى او را تأمين كند. در واقع انسان بعد از يك دوران سرخوردگى و يك تجربه كاملاً تلخ از الگوهاى حكومت جهانى شدن، زمينه‏هاى پذيرش يك الگوى حكومت جهانى دينى را پيدا مى‏كند لذا مى‏بينيم كه حاكميت جهانى اسلام نه از طريق تحميل  بلكه از طريق پذيرش همگانى و اعلام بيعت همگان با صاحب اين حكومت مطرح مى‏شود. اميد كه همه ما شاهد برقرارى حكومت حضرت باشيم.

مرتبط نوشته ها

نكته هايى درباره جهانى شدن
مقالات

نكته هايى درباره جهانى شدن

12 مهر, 1404
دين و فرهنگ بر پايه متون باستانى ايرانى
مقالات

دين و فرهنگ بر پايه متون باستانى ايرانى

10 مهر, 1404
دین و فرهنگ
مقالات

دین و فرهنگ

10 مهر, 1404
مناسبات دین و فرهنگ در جامعه ایران
مقالات

مناسبات دین و فرهنگ در جامعه ایران

7 مهر, 1404
جهانى شدن و چگونگىِ سير از كثرت به وحدت
دیدگاه

جهانى شدن و چگونگىِ سير از كثرت به وحدت

5 مهر, 1404
دین و حکومت جهانی موعود
مقالات

دین و حکومت جهانی موعود

5 مهر, 1404
نوشته‌ی بعدی
مناسبات دین و فرهنگ در جامعه ایران

مناسبات دین و فرهنگ در جامعه ایران

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب

نامه ای سرگشاده به دختران بی حجاب وطنم

نامه ای سرگشاده به دختران بی حجاب وطنم

26 مهر, 1404
نكته هايى درباره جهانى شدن

نكته هايى درباره جهانى شدن

12 مهر, 1404
دين و فرهنگ بر پايه متون باستانى ايرانى

دين و فرهنگ بر پايه متون باستانى ايرانى

10 مهر, 1404
دین و فرهنگ

دین و فرهنگ

10 مهر, 1404
بارگذاری بیشتر
دبيرخانه دين‌پژوهان كشور با هدف تعميق، توسعه و ترويج پژوهش‌هاي ديني، بهينه‌كردن اطلاع رسانى، پشتيبانى از مراكز دين‌پژوهى و پژوهشگران ديني، فعاليت می کند. اين دبيرخانه از نظر تشكيلات و سازماندهي در ابتدا تحت پوشش و حمايت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و سپس پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات قرار گرفت و در ادامه کار با پيشنهاد دبير شورای برنامه‌ريزی دين‌پژوهان و موافقت مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، به عنوان مؤسسه‌ای غيردولتی و غيرانتفاعی به ثبت رسيد.
 
دفتر مركزى در قم
نشاني: قم ، بلوار ۴۵ متری عماریاسر ، بین کوچه ۴ و ۶ ، مجمع جهانی شیعه شناسی ، دبيرخانه دين‌پژوهان
تلفن : ۳۷۷۱۳۷۷۳ ـ ۰۲۵
آدرس سایت:
www.dinpajoohan.com

پست الکترونيک:
info@dinpajoohan.com

 

نقل مطلب با ذکر منبع آزاد است.

کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به دبیرخانه دین پژوهان کشور می باشد.